نويسنده: طيب حسيني ( دشتي ) (1)




 

چکيده

يکي از موضوع هاي مهم علوم قرآني، مکي و مدني است. آيت الله معرفت در دو کتاب التهميد في علوم القرآن، و علوم قرآن فارسي با اندکي اضافات و تفاوت در شيوه ي بحث به اين موضوع پرداخته اند. استاد معرفت در تعريف مکي و مدني همان تعريف مشهور ميان متأخران که معيار تمايز سور مکي و مدني را زمان مي داند پذيرفته اند. براساس آن، هر سوره اي که قبل از هجرت نازل شده، مکي و سوره هاي نازل شده پس از هجرت، مدني مي باشند. در شناخت آيات و سور مکي و مدني اعتماد ايشان به روايات صحيح است. اموري چون اجتهاد و سياق و اسلوب را به عنوان شاهدي که مؤيد روايت باشد مي پذيرند، اما به عنوان دليل قاطع و قابل اعتماد براي تعيين مکي و مدني ناکافي مي دانند، و روايت صحيح را بر آن مقدم مي شمارند. ايشان همچنين در بيشتر مسائل اين موضوع از جمله در باب آيات استثنايي از سور مکي و مدني داراي ديدگاهي نو و يا استدلالي متفاوت مي باشند.
مکي، مدني، آيات استثنايي، آيه، سوره، روايات ترتيب نزول، ترتيب نزول آيات.

پيش درآمد

يکي از مباحث مهم علوم قرآني که نقش قابل توجهي در تفسير آيات و استنباط احکام شرعي از قرآن کريم دارد، شناخت آيات و سور مکي و مدني قرآن کريم است.
استاد آيت الله معرفت همچون ساير مباحث پر اهميت علوم قرآني در کتاب مشهور التمهيد في علوم القرآن از مکي و مدني نيز بحث کرده اند.
همچنين در کتاب علوم قرآني فارسي که در واقع خلاصه و برگردان فارسي کتاب شريف التمهيد و احياناً همراه با اضافات و ديدگاه هاي جديدتر استاد است نيز اين بحث را آورده اند. اصول بحث مکي و مدني در امور زير خلاصه مي شود:
1. معرفي آيات و سور مکي و مدني و بازشناسي آن ها از يکديگر؛
2. بررسي اهميت و فايده بحث مکي و مدني و نقش اين آگاهي در تفسير؛
3. بحث و بررسي راه هاي شناخت آيات و سور مکي از مدني؛
4. بحث و بررسي معيارهاي شناخت سور مکي و مدني؛
5. بحث و بررسي روايات ترتيب نزول؛
6. بررسي آيات مدني استثنا شده از سور مکي و بالعکس.
استاد آيت الله معرفت در بحث مکي و مدني نيز همانند همه ي حوزه هاي علوم قرآني که به آن ها پرداخته و درباره ي آن ها بحث کرده اند، داراي ديدگاه هاي خاص خود و نوآوري هاي قابل توجهي هستند که اين مفسر بزرگ را از وضعيت تقليد از مباحث پيشينيان خارج ساخته و از استاد، مجتهدي صاحب نظر ساخته و تأثير شگرفي بر محققان و قرآن پژوهان بعد از خود داشته است.

تعريف مکي و مدني

دوران رسالت پيامبر گرامي اسلام پس از مبعوث شدن به پيامبري حدود 23 سال به طول انجاميد. اين دوران به دو دوره مکي و مدني تقسيم مي شود. حدود 13 سال از اين دوران قبل از هجرت بوده و در تمام مدت به جز يکي دو سفر کوتاه، رسول خدا در مکه به سر مي بردند. حدود 10 سال از اين دوره نيز به پس از هجرت تعلق دارد که محل زندگي پيامبر در اين دوره شهر مدينه بوده است و به جز سفرهايي که گاه براي پيامبر پيش آمده، رسول خدا از مدينه خارج نمي شدند. با اين توضيح روشن مي شود آيات مکي آن دسته از آياتي خواهند بود که با شهر مکه نسبت دارند و آيات مدني با شهر مدينه.
اما تقريباً در همه منابع متأخر، سه ديدگاه درباره تعريف مکي و مدني و بالطبع معيار تمايز آيات مکي و مدني بيان شده است.
1. آيات مکي آياتي هستند که در مکه و حوالي آن نازل شده باشد، و آيات مدني آياتي هستند که در مدينه و حوالي نازل شده اند. بنابراين ديدگاه، آياتي که خارج از اين دو شهر و دور از آن ها نازل شده اند، نه مکي مي باشد و نه مدني. (2)
2. آياتي که در خطاب به اهل مکه باشد، مکي است حتي اگر آن آيات در شهر مدينه و پس از هجرت نازل شده باشد، و آياتي که خطاب به اهل مدينه باشد مدني شمرده مي شود، ولو آن آيات در شهر مکه نازل شده باشد. (3)
زرکشي ديدگاه دوم را به سخني از ابن مسعود مستند ساخته که مي گويد:
" هر سوره اي که در آن يَاأَيُّهَا النَّاسُ آمده در مکه نازل شده و هر سوره اي که در آن يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمده در مدينه نازل شده است. " (4)
زرکشي توجه داشته که ابن مسعود در اين سخنش در مقام تعريف آيات مکي و مدني و تمايز ميان آن ها نبوده است، بلکه مي خواست مخاطبين خود را به تغيير سبک قرآن در خطاب به اهل مدينه که مؤمن بودند و نسبت به اهل مکه که اغلب آن ها کافر بودند، توجه دهد. حتي بعيد است که مقصود ابن مسعود اين باشد که هر سوره ي مشتمل بر يَاأَيُّهَا النَّاسُ مکي و هر سوره ي مشتمل بر يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مدني است، از اين رو زرکشي گفته است که سخن مذکور از ابن مسعود بر ديدگاه سوم حمل مي شود. (5)
3. آيات مکي به آياتي گفته مي شود که پيش از هجرت پيامبر و ورود آن حضرت به مدينه نازل شده باشد، ولو آنکه نزول آن در بيرون شهر مکه رخ داده باشد و آيات مدني آن بخش از آياتي خواهند بود که پس از هجرت پيامبر نازل شده باشند، هر چند آن آيات خطاب به اهل مکه باشد و يا بيرون شهر مدينه حتي در شهر مکه نازل شده باشد، اما چون پس از هجرت نازل شد، در گروه آيات مدني قرار مي گيرند. (6)

تفاوت سه ديدگاه

تفاوت کلي اين سه ديدگاه آن است که در ديدگاه نخست، مکان نزول، ملاک تمايز آيات مکي و مدني قرار گرفته است و در ديدگاه دوم، ملاک، اشخاص اند و در ديدگاه سوم، ملاک، زمان نزول است. نتيجه ي اين تفاوت ها در اينجا آشکار مي شود که مثلاً سوره نصر که پس از هجرت اما در شهر مکه نازل شده است و يا آيه 281 بقره وَاتَّقُوْا يَوْمَاً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللّهِ که براساس برخي روايات در حجة الوداع در مني نازل شده است، مطابق ديدگاه نخست مکي به شمار مي آيند چون در شهر مکه نازل شده اند، اما مطابق ديدگاه سوم سوره و آيه ي مدني خواهند بود، زيرا پس از هجرت نازل شده اند.
برخي بر اين باورند که دو ديدگاه اول به ويژه ديدگاه نخست که ملاک مکي و مدني بودن آيات را مکان نزول مي شناسد، در ميان قدما شهرت داشته است و ديدگاه يا تعريف سوم در ميان متأخران شهرت دارد. (7) گرچه در مورد شهرت دو ديدگاه اول ميان قدما ترديد داريم، اما مسلماً همه ي متأخران بر ناقص بودن و نادرستي دو تعريف اول استدال کرده و بر صحت ديدگاه سوم تأکيد کرده اند. (8) شهيد صدر در نقد دو ديدگاه اول و امتياز ديدگاه سوم مي نويسد:
" امتياز عمده اي که نگرش سوم بر دو نگرش اول دارد آن است که بر پايه نگرش سوم دو عنوان مکي و مدني همه ي آيات قرآن را - بدون استثنا - در برمي گيرد. وقتي که ما ملاک تقسيم آيات را مقياس زماني گرفتيم، هر آيه اي از آيات قرآن يا مکي خواهد بود يا مدني، زيرا اگر پيش از هجرت نبوي و خروج آن حضرت از مکه نازل شده باشد، مکي است و اگر در مسير عزيمت پيامبر از مکه به مدينه يا پس از ورود پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به مدينه نازل شد باشد، مدني است، مکان نزول آن هر جا که مي خواهد بوده باشد. اما بر پايه دو نگرش ديگر در تعريف و تفسير اصطلاح مکي و مدني، گاه آيه اي را مي يابيم که نه مکي است و نه مدني، مانند آنکه مکان نزول آيه اي از قرآن کريم يک مکان سومي بوده باشد نه مکه و نه مدينه، و خطاب آيه نيز نه به اهل مکه بوده باشد و نه به اهل مدينه، همچون آياتي که هنگام معراج يا اسراء بر پيامبر نازل شده است. " (9)
شايان ذکر است که ديدگاه اول که ملاک مکي و مدني بودن آيات را مکان نزول مي داند، گرچه از سوي همه ي متأخران و معاصران مورد نقد قرار گرفته، اما طرح آن از اهميت بسزايي برخوردار است. اهميت آن از اين جهت است که قرآن پژوهان هنگامي که به منابع کهن مراجعه مي کنند و با روايات و اظهار نظرهاي زيادي مواجه مي شوند که مفسران نخستين آيات بسياري را که پس از هجرت نازل شده، مکي به شمار آورده اند، آن ها را به خطا و اظهار نظر نادرست متهم نکنند و توجه داشته باشند که آن مفسر در مکي شمردن آيه به مکان نزول نظر داشته است نه به زمان آن، بنابراين ميان ديدگاه آن مفسر و اين مفسراني که آيه را مدني شمرده اند، تضاد و تعارضي نيست و صرفاً نوع نگاه آن ها متفاوت بوده است. بدين ترتيب از بسياري رد و انکارهاي بي حاصل و کم فايده اجتناب مي کنند.
در هر صورت استاد معرفت در تعريف مکي و مدني همين ديدگاه مشهور و اجماعي ميان مفسران را تأييد کرده است و در بررسي آيات مستثنيات ( نک ادامه مقاله ) به درستي ما را به اين نکته توجه داده اند که نظر برخي مفسران مبني بر مکي بودن برخي آيات مدني، با نگاه مکاني بوده است، نه زماني و لذا نبايد آن آيات را از آيات استثنا شده سور مکي دانست. (10)

اهميت و ضرورت شناخت مکي و مدني

درباره اهميت و فوايد دانش مکي و مدني ديدگاه هاي متنوعي وجود دارد، اما در اصل اهميت اين بحث ميان دانشمندان توافق نظر است. ابن حبيب نيشابوري در التنبيه علي فضل علوم القرآن مي گويد: شريف ترين علوم قرآن علم نزول و جهات آن است و دانستن آن چه در مکه نازل شده و آنچه در مدينه. وي آنگاه پس از شمارش همه علوم مورد نياز در تفسير مي گويد: اين 25 علم است در قرآن که هر نداند، براي او روا نيست درباره کلام خدا سخن بگويد. (11)
برخي بر اين دانش يک فايده مترتب دانسته اند، اما برخي ديگر از پژوهشگران تا چهار فايده براي آن برشمرده اند. اين فوايد عبارتند از:

1. شناخت ناسخ و منسوخ (12)

يکي از مسائل مشهور و مورد توافق فقها در حوزه تشريعيات قرآن کريم، نسخ برخي احکام است. فقهاء و اصولين بر اين باورند که در صورتي بايد حکم يک آيه را منسوخ دانست که اولاً، حکم آن آيه با آيه ديگر در تعارض باشد به گونه اي که جمع ميان هر دو ممکن نباشد. ثانياً، آيه ناسخ بعد از آيه منسوخ نازل شده باشد. به عبارت ديگر در هنگام تعارض دو حکم، آيه اي که متأخر نازل شده، ناسخ آيه متقدم به شمار مي آيد و آيه متقدم النزول، منسوخ شمرده مي شود.
بنابراين شناخت آيات مکي و مدني به مفسر کمک مي کند در شناخت آيات منسوخ از ناسخ به خطا نرود.
اين فايده مکي و مدني به مفسر کمک مي کند در شناخت آيات منسوخ از ناسخ به خطا نرود.
اين فايده مکي و مدني که تأثير فقهي داشته و به حوزه تشريعيات قرآن کريم مربوط مي شود، مورد اتفاق نظر همه دانشمندان است. استاد معرفت نيز بر اين تأکيد کرده است. اما بايد توجه داشت که شناخت ناسخ و منسوخ احکام قرآن در همه موارد بر شناخت مکي و مدني مبتني نيست، بلکه به مواردي منحصر است که يکي از دو آيه متعارض در مکه نازل شده باشد و ديگري در مدينه؛ اما در موارد فراواني آيه ناسخ و آيه منسوخ هر دو در مدينه نازل شده اند. در چنين مواردي شناخت ترتيب نزول سوره ها و آيه ها نقش تعيين کننده اي در شناخت ناسخ و منسوخ خواهند داشت. شايان ذکر است که بحث ترتيب نزول نيز از فروعات و مباحث زير مجموعه مکي و مدني است.

2. شناخت تاريخ و سير تشريع احکام

راميار در اين باره مي نويسد:
" از فوايد آن ( شناخت مکي و مدني ) شناسايي تاريخ تشريع و حکمت در چگونگي نزول و کشف و مراحل مختلفه اي است که دعوت اسلامي گذرانده است. " (13)

3. کسب اطمينان و اعتماد به سلامت قرآن از تحريف

همو مي نويسد:
" فايده ديگر اين بحث، اطمينان و اعتمادي است که در دل ما ايجاد مي کند؛ چه اين کار اهتمام مسلمان را در تمام جهات مختلفه قرآن مي رساند که حتي نزول پيش از هجرت و پس از آن را نيز نقل کرده اند. و آنچه به شب يا روز نازل شده آن چه به زمستان و تابستان بوده آنچه به زمين و يا آسمان آنچه مجمل و يا مفسر آن چه از مکه به مدينه رفته و آنچه از مدينه به مکه و يا حبشه برده اند. وقتي دقت و ضبط تا اين حد بود، ديگر سلامت آن و مصونيت از تغيير و تحريف مسلم و روشن مي گردد. " (14)

4. کمک به فهم آيات

اين نقش مکي و مدني به نظر مي رسد نسبت به نقش هاي سابق از اهميت بيشتري برخوردار باشد. زيرا آيات قرآن شريف در دو محيط مکه و مدينه نازل شده و در نگاه نخست به واقعيات زندگي مخاطبان خود ناظر بوده و براي معالجه ي نيازهاي معنوي و هدايتي آن ها نازل شده اند. بنابراين شناخت مکي و مدني آيات و سور مي تواند به عنوان قرينه اي بس مهم براي فهم کلمات و آيات شريفه قرآن به شمار آمده و با تکيه بر آن، مفسر به ترسيم فضايي متناسب با جو آيه پرداخته، آيه شريفه را در فضايي متناسب خود تفسير کند. استاد ميرمحمدي در اين باره مي نويسد:
« چون ظهور هر کلامي از جهت وضع و عرف احتياج به قرآيني مانند مکان صدور و زمان آن و يا مخاطب و يا جوي که قرآن در آن نازل شده است و امثال آن ها دارد، پس هرگاه اين مطالب براي بحث کننده روشن گردد معلوم مي شود آيه مورد بحث مکي يا مدني است و يا قبل از هجرت نازل شده يا بعد از آن. طبعاً مفسر در بيشتر موارد به مقصود و مراد آيه اطلاع حاصل مي کند. (15)
نيز امين خولي يکي از شرايط لازم براي تفسير صحيح قرآن کريم را توجه به دوره ي شکل گيري و نزول آيات شريفه ي قرآن مي داند که نقش به سزايي در تفسير صحيح آيات قرآني دارد.
همچنانکه شاگرد وي بنت الشاطي نيز در تفسير بياني خود بر لزوم توجه به زمان نزول آيات تأکيد ورزيده است. (16)

5. کمک به تعيين زمان نزول

راميار مي نويسد:
" چنين بحثي تا اندازه اي زمان نزول وحي الهي را بيان مي کند و تا حدي آيات را چه از نظر مکان نزول و يا اشخاص مورد نظر يا از جهت زمان نزول، تقسيم بندي مي کند و خود روشن است که اين تقسيم بندي ها براي تعيين زمان نزول آيات، خود عامل بس مهمي شمرده مي شود. " (17)

ديدگاه آيت الله معرفت در اهميت و فوايد مکي و مدني

استاد آيت الله معرفت اهميت بحث مکي و مدني را در سخني جامع و در عين حال موجز بيان داشته اند:
لِمَعرفَتَي المَکي مِن اَلمَدَني سواءٌ کانت سُوَرأ اَمْ آيةً فايدةٌ کبيرةٌ تَمَسُّ جوانبَ اسباب النُّزُولِ و تُمِدُّ المفسِرَ و الفقيه في تعيين اتّجاهِ الآيةِ و في مجال معرفة الناسخِ مِنَ المنسوخِ و الخاصّ مِنَ العامِّ و القيدِ من الاطلاقِ. (18)
" شناخت مکي و مدني هم در سطح آيات و هم در سطح سوره ها داراي فوايد بزرگ و مهمي است که با اسباب نزول در ارتباط است. و مفسر و فقيه در تعيين جهت گيري آيات و در زمينه شناخت آيات ناسخ و منسوخ و خاص و عام و مقيد و مطلق کمک شاياني مي کند. "
استاد در اين عبارت به دو فايده مهم اين بحث توجه داده اند و از بيان ساير فوايد گذشته اند. بدين جهت که برخي از فوايد در اين فايده ي مهم تر نهفته است و برخي ديگر از اهميت چنداني برخوردار نمي باشد. گرچه اين دو وجه نيز در حقيقت به يک وجه باز مي گردد و آن قرينه بودن براي فهم و تفسير درست تر آيات شريفه و استنباط احکام از آن ها است.
در هر صورت از نظر استاد، بحث مکي و مدني ارتباط نزديک و مستقيم با بحث اسباب نزول دارد:
1. کمک به مفسر براي تعيين جهت گيري آيات. يعني مفسر با تکيه بر مکي و مدني بودن آيات، همراه با اسباب نزول و کمک گرفتن از خود آيات شريفه به بازسازي فضاي نزول آيه پرداخته و در آن فضا به تفسير آيات مبادرت مي ورزد. بديهي است که با استفاده از اين شيوه، تفسيري که از آيات شريفه به دست مي آيد صحيح تر و قابل اعتمادتر است. البته هرگز مفسر معناي آيات را در مورد نزول منحصر نخواهد کرد.
2. شناخت آيات ناسخ از منسوخ، خاص از عام و مقيد از مطلق. از آنجا که قرآن کريم مشتمل بر آيات ناسخ و منسوخ، عام و خاص و مطلق و مقيد است و از طرفي نمي توان بدون در نظر گرفتن آيات منسوخ، خاص و مقيد، تفسير صحيحي از آيات ناسخ، عام و مطلق به دست داد.
بر مفسر لازم است نسبت به اين دو گروه از آيات آگاهي کامل داشته باشد. يکي از راه هايي که مي توان به اين گروه از آيات آگاهي يافت، شناخت آيات مکي و مدني و در مرتبه اي بالاتر، شناخت ترتيب نزول آيات است.
استاد در کتاب علوم قرآني فارسي که دست کم به فاصله 25 سال پس از جلد اول التمهيد به نگارش درآمده است، اهميت و نقش دانش مکي و مدني را بسيار روشن تر از التمهيد بيان مي کند.
در عين حال اين بيان، مي تواند نشان دهنده تحول و پختگي بيشتر رأي استاد در اين موضوع باشد. در اين کتاب بيشتر بر جنبه سلبي اين مسأله تکيه شده است، يعني پي آمدهايي ناگوار و انحرافاتي که از تفسير صحيح آيات قرآن بر اثر عدم شناخت صحيح آيات مکي و مدني رخ داده است. ايشان مي نويسد:
" تشخيص سوره هاي مکي و مدني به دلايل ذيل ضروري است:
1. شناخت تاريخ و مخصوصاً تسلسل آيات و سور و تدريجي بودن نزول آن ها از طريق شناخت سوره هاي مکي از مدني است. انسان پيوسته در اين جست و جو است تا هر حادثه تاريخي را بشناسد، در چه زماني و در کجا اتفاق افتاده، و علل و اسباب پديد آورنده آن چه بوده است. بدين طريق دانستن سوره ها و آيه هاي مکي و تشخيص آن ها از آيه ها و سوره هاي مدني از اهميت به سزايي در فهم تاريخ تشريعات اسلامي برخوردار است.
2. فهم محتواي آيه در استدلال هاي فقهي و استنباط احکام نقش اساسي دارد. چه بسا آيه اي به ظاهر مشتمل بر حکم شرعي است، ولي چون در مکه نازل شده و هنگام نزول هنوز آن حکم تشريع نشده بود بايد يا راه تأويل را پيش گرفت يا به گونه ي ديگر تفسير کرد. مثلاً تکليف کافران به فروع احکام شرعي مورد بحث فقها است و بيشتر فقها آنان را در حال کفر، مکلف به فروع نمي دانند. و در اين زمينه دلايل و روايات فراواني در اختيار دارند. ولي گروه مخالف ( کساني که کافران را در حال کفر مکلف به فروع مي دانند ) به آيه هفت فصلت تمسک جسته اند، آنجا که مشرکان را به دليل انجام ندادن فريضه زکات مورد نکوهش قرار داده است. غافل از اينکه سوره ي فصلت مکي است و فريضه ي زکات در مدينه تشريع شده است. يعني در هنگام نزول آيه ياد شده، زکات حتي بر مسلمانان هم واجب نبوده است...
3. در استدلالات کلامي، آيه ي مورد استناد مخصوصاً آياتي که درباره فضايل اهل بيت نازل شده، بيشتر مدني است، چون اين مباحث بيشتر در مدينه مطرح بوده است. برخي آن سوره ها يا آيات را مکي دانسته اند که در آن صورت نمي تواند مدرک استدلال قرار گيرد. بنابراين شناخت دقيق مکي و مدني بودن سوره ها و آيات از ضروريات علم کلام در مبحث امامت است. ايشان سپس به تفصيل درباره مکي يا مدني بودن سوره ي دهر و نقش کلامي آن در اثبات فضيلت اهل بيت به تفصيل سخن گفته اند. (19)
4. بسياري از مسائل قرآني تنها از طرق مکي و مدني بودن سوره يا آيه ها، حل و فصل مي شود مثلاً در مسأله نسخ قرآن به قرآن برخي راه افراط پيموده اند و بيش از دويست و بيست آيه را منسوخ معرفي کرده اند. در صورتي که چنين عدد بزرگي نمي تواند صحت داشته باشد و با واقعيت سازگار باشد. و گروهي راه تفريط در پيش گرفته اند و اصلاً قرآن را غير قابل نسخ مي دانند به ويژه نسخ قرآن به قرآن، زيرا شرط تحقق نسخ تناقض ميان دو آيه است که اين گونه تناقض با نفي اختلاف در آيه وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيراً ( نساء / 82، 4 ) و دسته اي حد وسط را برگزيده اند. از جمله آياتي که افراطيون آن را منسوخ مي دانند آيه فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ ( نساء / 4، 24 ) است که درباره ي ازدواج موقت نازل شده است، و ناسخ آن را طبق گفته امام شافعي آيه وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلَى‏ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ * فَمَنِ ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ( مؤمنون / 23، 5-7 ) دانسته اند.
" نظر مذکور را به دو دليل نمي توان پذيرفت: اولاً زني که با عقد متعه گرفته مي شود، زوجه است گرچه احکام او با زوجه ي دايمي کمي تفاوت دارد. ثانياً آيه اي را که ناسخ فرض کرده اند در سوره ي مؤمنون است که تماماً مکّي است و کسي اين آيه را استثنا نکرده است. " (20)

دو اشکال و پاسخ به آن ها

1. يک اشکال آن است که فقها در مسأله ناسخ و منسوخ شرط کرده اند که نزول آيه ناسخ بايد متأخر از آيه منسوخ و مدتي پس از عمل به آيه منسوخ باشد.
اما در مسأله مطلق و مقيد و عام و خاص چنين شرطي نکرده اند. بنابراين لازم نيست نزول آيه خاص و مقيد متأخر از نزول آيه عام و مطلق باشد، بلکه در هر صورت چه نزول آيه خاص و مقيد متقدم بر نزول آيه عام و مطلق باشد و چه متأخر از آن دو بايد عام و مطلق با توجه به خاص و مقيد تفسير شوند.
بنابراين شناخت مکي و مدني گرچه در شناخت آيات ناسخ از منسوخ نقش تعيين کننده دارد، اما در شناخت خاص از عام و مقيد از مطلق فايده و اهميتي بر آن مترتب نيست. در نتيجه بخشي از نظر استاد در بيان اهميت و فايده مکي و مدني ناپذيرفتني خواهد بود.
در پاسخ به اين اشکال بايد گفت که ديدگاه استاد در اين مسأله مخالف ديدگاه مشهور ميان فقها و اصولين نيست و مقصود ايشان آن نيست که در بحث مطلق و مقيد و عام و خاص نيز همانند ناسخ و منسوخ، نزول آيات خاص و مقيد بايد متأخر باشد تا بتوان آن را بر مطلق و عام حمل کرد. برداشت من از اين عبارت استاد آن است که از مجراي دانش مکي و مدني به علاوه اسباب نزول، محقق و مفسر مي تواند زمان، موقعيت، شرايط، احوال و ظرفي که آيات عام، خاص و مطلق و مقيد در آن نازل شده است را به دست آورد و از آن در جهت تفسير صحيح متن بهره بگيرد و هم با مراحل و سير تشريع احکام آشنا شود تا فقيه بتواند در تبليغ دين از آن ها بهره گيرد.
شهيد صدر درباره اين نقش مکي و مدني مي نويسد:
" حوزه ديگر، حوزه تاريخ تشريع و دعوت اسلام است. تقسيم و تکيک زماني آيات به مکي و مدني ما را به بازشناسي مراحل مختلف دعوت اسلامي در پرتو وجود پر برکت پيامبر اکرم مي رساند زيرا هجرت مبارک نبوي (صلي الله عليه و آله و سلم) صرف يک رويداد گذرا در تاريخ دعوت اسلامي پيامبر خاتم (صلي الله عليه و آله و سلم) نبوده است. هجرت نبوي حدّ فاصلي است ميان دو دوران عمر دعوت اسلام، يکي مرحله کوشش و پيکار درون جامعه اي که کافران بر همه اوضاع سياسي و اجتماعي و فرهنگي کاملاً مسلط باشند. و ديگري مرحله فعاليت در قالب يک حکومت اسلامي است. هرچند مي توان هر يک از اين دو مرحله را نيز به نوبه خود، به چندين مقطع زماني تقسيم کرد، ولي به هر حال آشکار است که تقسيم اساسي، همان تقسيم بر پايه ي حد فاصل زماني هجرت است.
حال، اگر ما آيات نازل شده پيش از هجرت را از آيات نازل شده پس از هجرت تفکيک کنيم، خواهيم توانست تحولات دعوت اسلام و آن شاخص هاي کلي را که در هر يک از دو مرحله دعوت حضرت ختمي مرتبت (صلي الله عليه و آله و سلم) خودنمايي کرده است، دنبال کنيم اما، در نظر گرفتن مکان نزول، و در نظر گرفتن عامل زماني، هيچ گونه برداشت تفصيلي از آن دو مرحله ي دعوت اسلام به ما نمي دهد، و موجب آن نمي شود که ما آن دو دوره کاملاً متمايز را درهم آميزيم. " (21)
2. اشکال دوم آن است که در مبحث ناسخ و منسوخ، برخي منکر نسخ در قرآن شده اند و بر اين باورند که حکم هيچ آيه اي در قرآن کريم منسوخ نشده است. بنابراين از نظر اين گروه، شناخت مکي و مدني مهم ترين فايده خود را از دست مي دهد، و ديگر از اهميت چنداني برخوردار نخواهد بود. شهيد حکيم در اين باره مي گويد:
" اهميت اين نکته ( شناخت ناسخ و منسوخ ) بنا به مذهب مشهور در علوم قرآني است که قائل به وجود نسخ در آيات قرآني مي باشد به اين ترتيب اگر وجود دو حکم مخالف يکديگر در قرآن قابل فرض باشد، آن گاه آن حکم متأخر ناسخ حکم ديگر که متقدم است خواهد بود، اما اگر وجود نسخ به اين شکل را در قرآن نپذيريم ديگر ارزش علمي براي اين نکته باقي نمي ماند و تنها يک فرضيه تحقيقي خواهد بود. " (22)
در پاسخ به اين اشکال بايد گفت که گر چه استاد معرفت اخيراً منکر نسخ در قرآن کريم شدند، اما ايشان با طرح نظريه نسخ مشروط، گونه اي از نسخ را پذيرفته اند که شناخت مکي و مدني همچنان اهميت و نقش زيادي در شناخت اين نوع نسخ خواهد داشت.
در ميان اهل سنت نيز اين نوع نسخ گاه به انساء و از حکم منسوخ به مُنْسَأ تعبير شده و بيشتر آنان از جمله منکران نسخ به آن باور دارند و مکي و مدني در شناخت آن نقش تعيين کننده اي دارد. در هر صورت نمي توان به طور مطلق منکر اهميت و فوايد بحث مکي و مدني شد.

ويژگي هاي آيات مکي و مدني و ضابطه تشخيص آن ها

دانشمندان براي هر يک از آيات و سوره هاي مکي، ويژگي هايي را بيان کرده، ضابطه هايي تعيين کرده اند تا براساس آن ها، محققان و قرآن پژوهان بتوانند آيات مکي را از آيات مدني باز شناسند.
جعبري گفته است که برخي شناخت آيات مکي و مدني دو راه وجود دارد. 1. سماعي 2. قياسي. (23)
در طريق سماعي بايد به روايات منقول از صحابه که شاهد نزول وحي بوده اند و آيات و سور مکي و مدني را معرفي کرده اند، مراجعه شود، بديهي است که در تعيين مکي و مدني، نه شأن رسول خدا است و نه انتظار است که رسول خدا به معرفي آيات و سور مکي بپردازد. (24)
مقصود از طريق قياسي نيز آن است که با توجه به اسلوب بيان آيات در حوزه الفاظ مانند آهنگين و عدم آهنگين بودن و کوتاهي و بلندي آيات، و هم در حوزه محتوا و مضامين آيات و سور، به تعيين مکي و مدني پرداخت.
مفسران در گذشته و حال به هر دو شيوه توجه کرده اند. مفسران گذشته عمدتاً به طريق سماعي و روايات اعتماد داشته اند و پژوهشگران معاصر به ويژه مستشرقان عمدتاً به طريق قياسي توجه نشان داده اند. برخي مانند سيوطي با استناد به هر روايتي، آيه اي را که در سور مکي آمده، مدني شمرده اند و يا آيه اي که در سوره مدني آمده را مکي دانسته اند. برخي مانند سيد قطب آنقدر به اسلوب و قياس اهميت داده اند که آن را بر روايات موثق و صحيح نيز مقدم داشته و با استناد به سياق، سوره هايي مدني را مکي معرفي کرده اند، مانند سوره دهر ( انسان ) در حالي که مفسري مانند علامه طباطبايي با تکيه بر همين سياق و اسلوب سوره دهر - دست کم بخشي از اين سوره - را مدني معرفي کرده است. علامه طباطبايي با بي اعتبار دانستن روايات ترتيب نزول معتقد است تنها از راه تدبير در اسلوب و سياق آيات مي توان آيات و سور مکي و مدني را از يکديگر بازشناخت. ايشان مي نويسد:
" پس بنا بر آن چه گذشت تنها راه براي تشخيص ترتيب سوره هاي قرآني و مکي و مدني بودن آن ها، تدبر در مضامين آن ها و تطبيق با اوضاع و احوال پيش و پس از هجرت مي باشد. اين روش تا اندازه اي که پيش مي رود براي تشخيص ترتيب سوره و آيات قرآني و مکي و مدني بودن آن ها سودمند مي باشد، چنان که مضامين سوره هاي انسان و عاديات و مطففين به مدني بودن آن ها گواهي مي دهد، گرچه برخي روايات آن ها را جزو سوره هاي مکي قرار مي دهد. " (25)
اما اين هر دو گرايش به آسيب هايي مواجه است و ره به صواب نمي برد، به ويژه در مورد اعتماد به اسلوب و سياق. اختلاف مفسراني که به اين طريق اعتماد کرده اند، دليل روشن و بر غير قابل اعتماد بودن اين طريق به طور مطلق است. به همين جهت استاد معرفت در اينجا راهي ميانه رفته است، ايشان با شيوه ي اجتهادي رايج ميان فقهاي شيعه، روايات موثق و صحيح را محور ثبت و تشخيص مکي و مدني بودن سوره ها قرار داده و با بهره گيري از همه ابزارهاي اجتهاد و از جمله کمک گرفتن از اسلوب و سبک و سياق و مضمون و محتواي آيات و سوره، به اجتهاد درباره روايات مي پردازند.
همين شيوه، ديدگاه استاد را نسبت به ساير مفسران در ميان عالمان شيعه و اهل سنت متمايز کرده است. پيش از بيان ديدگاه استاد لازم است ضوابط تشخيص سور مکي و مدني مرور شود.
برخي قرآن پژوهان معاصر، ضوابط قياسي سوره مکي و مدني را به دو نوع قسم ضوابط کلي و ضوابط شايع تقسيم کرده اند، (26) اما بسياري نيز بدون اين تقسيم، به معرفي اين ضوابط و ملاک ها و علايم پرداخته اند.

پي‌نوشت‌ها:

1. عضو هيأت علم پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
2. محمدهادي معرفت، التمهيد، ج 1، ص 130؛ محمد عبدالعظيم زرقاني، مناهل العرفان، ج 1 ص 176؛ محمدهادي معرفت، علوم قرآني، ص 82.
3. بدرالدين زرکشي، البرهان في علوم القرآن، ج 1، ص 273، جلال الدين سيوطي، الاتقان في علوم القرآن، ج 1؛ محمد عبدالعظيم زرقاني، مناهل العرفان، ج 1، ص 177.
4. ر.ک: حاکم نيشابوري، المستدرک، ج 3، ص 18، محمدهادي معرفت، التمهيد ج 1، ص 131.
5. ر.ک: بدرالدين زرکشي، البرهان في علوم القرآن، ج 1، ص 274.
6. ر.ک: محمد عبدالعظيم زرقاني، مناهل العرفان، ج 1، ص 178.
7. ر.ک: نکونام، درآمدي بر تاريخ گذراي قرآن، ص 180.
8. ر.ک: بدرالدين زرکشي، البرهان في علوم القرآن، ج 1، ص 274، جلال الدين سيوطي، الاتقان في علوم القرآن، ج 1، ص 26، سيد محمدباقر حکيم، علوم قرآني، ص 72-74، محمود راميار، تاريخ قرآن، ص 63، بابايي و همکاران، روش شناسي تفسير قرآن، ص 356.
9. سيد محمدباقر حکيم، علوم قرآني، ص 72.
10. براي نمونه ر.ک: محمدهادي معرفت، التمهيد، ج 1، صص 225 و 226.
11. سيد ابوالفضل ميرمحمدي، تاريخ و علوم قرآن، ص 305.
12. بدرالدين زرکشي، البرهان في علوم القرآن، ج 1، ص 271، محمدهادي معرفت، التمهيد، ج 1، ص 129، محمد عبدالعظيم زرقاني، مناهل العرفان، ج 1، ص 178.
13. محمود راميار، تاريخ قرآن، ص 603.
14. محمد عبدالعظيم زرقاني، مناهل العرفان، ج 1 ص 188.
15. سيد ابوالفضل ميرمحمدي، تاريخ و علوم قرآن، ص 304.
16. دايرة المعارف الاسلامية، ج 5، ذيل مقاله تفسير، ص 368.
17. التفسير البياني، ج 1، ص 11.
18. سيد ابوالفضل ميرمحمدي، تاريخ و علوم قرآن، ص 304.
19. ر.ک: محمدهادي معرفت، علوم قرآني، صص 89-80.
20. ر.ک: همان، صص 81-78.
21. سيد محمدباقر حکيم، علوم القرآن، ص 74.
22. ر.ک: همان، ص 75.
23. محمدهادي معرفت، التمهيد، ج 1، ص 132.
24. ر.ک: بدرالدين زرکشي، البرهان في علوم القرآن، ج 1، صص 276، 279-278؛ التمهيد ج 1، ص 133.
25. سيد محمدحسين طباطبايي، قرآن در اسلام، ص 111.
26. ر.ک: سيوطي، حجتي، سيد محمدباقر، پژوهشي در تاريخ قرآن، صص 80-78.

منبع مقاله :
نصيري، علي؛ (1387)، معرفت قرآني ( يادنگار آيت الله محمدهادي معرفت (ره)) جلد سوم، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، چاپ اول